10:05 16021
|
|
در نهایت، او به خانه می آید و هر دو با مادرش می توانند برخی از زمان های با کیفیت را داشته باشند. او به اتاق خود می رود تا لباس را عوض کند ولی خوابش می برد اما کامل می شود اما خارج از پوشش تخت است. مادرش سالها تنها احساس می کند و غیر قابل تصور است - از دخترش خواسته است که او را با گربه ی مرطوب خسته اش کمک کند. دختر ابتدایی خود را در ابتدای کار خود می کشد و انگشتان دست خود را از بوته مادرش برمی دارد.