00:21 11041
|
|
جید می خواست مهارت های والیبالش را به او نشان دهد، اما بیشتر در مورد بازی تمرکز داشت. او هرگز به هیچ وجه توجه او را نمی پردازد، اما تصمیم گرفت که کمی زمان بگذارد. در حالی که در اطراف بازی می کرد، متوجه یک ضربه مشکوک در شلوار او شد. او از او خواست تا آن را ببیند، و او موافقت کرد، و هنگامی که او دید که چقدر بزرگ بود و بزرگتر شد، او نمیتوانست در برابر طعم آن مقاومت کند. طعم و مزه به زودی تبدیل به لعنتی مستقیم در اتاق خواب با دهان که در تقدیر پدر پوشانده شده است.