13:54 16325
|
|
کتیا تماشای گیتار و دوستش توپ را تماشا کرد و می خواست به آنها ملحق شود. او کمی کوتاه بود، به طوری که آنها مجبور بودند برای کمک به او پرش به گرفتن توپ. در حالی که به او کمک میکرد انگشتانش به مکانهای شیطانی میرفت و کتیا می دانست که آنها برای خندیدن در حال خلق هستند. او آنها را در خانه به ارمغان آورد و شورت خود را از دست داد تا او بتواند با میله های آنها سرگرم کننده باشد. او ممکن است کوچک باشد، اما او می تواند با دو بار در یک زمان با سهولت برخورد کند.